زیبا ترین ستایش ...
زیبا ترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند


و باز هم دوستم دارد ...



http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/baron1.matalebeziba.ir.gif

 

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/flow.matalebeziba.ir.jpg

گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود

 

گاهی با یک کلام، قلبی آسوده و آرام می گردد

 

گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود

 

گاهی با یک بی مهری، دلی می شکند و...

 

مراقب بعضی "یک" ها باشیم که در عین ناچیزی، همه چیزند.

 

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/beautifuleyse.matalebeziba.jpg

باید، کتاب آسمانی چشمانت را چاپ کنم

تا همگان به رسالتت ایمان آورند !

اعجاز چشمان تو ،

مدت هاست که شهری را

به پرستش وا داشته ...

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

 


بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...

سری جدید عکس های عاشقانه قلبسری جدید عکس های عاشقانه قلب

سری جدید عکس های عاشقانه قلب

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

 کودکی را پرسیدند عشق یعنی چه  ؟ گفت بازی

 

نوجوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟  گفت رفیق بازی

جوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟  گفت پول

پیری را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت عمر

عاشقی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟   چیزی نگفت گریست و رفت

 



مــــادرم!

روزهاست که انتظار این لحظه را می کشم تا ناب ترین و زیباترین کلمات را نثار وجود پاک و مبارکت کنم،

ولی افسوس
 کلمات حقیرتر از آنند که شایستگی بیان مهر تو را داشته باشند و کوچکتر از آنند که تجلی دهنده معنای حقیقی نگاه پر مهر تو باشند; نگاهی که به تمام هستی می ارزد.
مادرم باور کن چیزی در این دنیا نیست که لایق جبران و هدیه به محبت های تو باشد و باور کن هیچ چیزی در این دنیا نیست که تداعی کننده آغوش پر مهر تو باشد.


 
فقط بگذار ساده بگویم:
 
                       مــــادرم!                         
                                  چون تو نماز خوانده ای
                                                              خدا 
                                                                    پرست شدم!


*************

مادرم هیچگاه نگاهت را از من بر ندار...

 

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mokhatab.matalebeziba.ir.jpg

نامم، پای هیچ کتابی نیست !
و این یعنی
مخاطبِ خاصِ تمام نوشته های من تویی ...
حتی بر روی تمامی نوشته هایم برچسب کپی آزاد نگاشته ام
تا شاید اگر روزی ،
نگاهت به عاشقانه هایم افتاد
با خود بگویی چه زیبا آنکس که اینگونه معشوق پرستی می کند !
بی آنکه خود با خبر باشی
من،
شعرهایم را از نگاه تو میدزدم



ابروهای همچو کمانت، تیر عشق را چنان بر دلم فرو برده که با هیچ مرهمی جای این زخم مداوا نمی شود.
قانون جاذبه را بهم ریخته ای با چشمانت و چه ظالمانه می دزدی نگاهت را از دلی که قوّت نفس هایش به دیدگان تو گره خورده.
لبخندت همچو خورشید و لبانت چون ناب ترین شهد، دل می برد از هر کسی...!
عاشقان و دلباختگان زیادی داری و من در کنج تنهایی خویش، 
دیوانه وار تورا دوست دارم امّا بی آنکه، تو از حال این دل با خبر باشی
شعرهایم را همیشه از چشمان تو می دزدم و ترانه های دلتنگی سر می دهم...
تو سرسری عبور نکن از این عاشقانه ها ...!
هر بار که خنده هایت را با کسی قسمت میکنی، آرام آرام جان می دهم در عبور تلخ این ثانیه ها!
ساده از من عبور نکن! تب این عشق درمان ندارد ...



گاهی به گذشته خیره می شویم و خاطرات را مرور می کنیم ...
می فهمیم خیلی چیزها را جا گذاشته ایم 
مهربانی را ...! 
عشق را ...! 
لبخند را ...! 
شادی های بی دلیل را ...! 
و یا حتی کسی را ...! 
خسته، دلگیر، غمگین و پریشان از چیزهایی که دیگر نیست و هستیم ...
امـــا 
هنوز هم خوب می دانیم،
خوب می دانیم 
آخرش روزی می رسد که به این دلتنگی ها پایان دهد ...
روزی که دوباره عشق و شادی را به همراه دارد ... 


.......

پ.ن: 
ممکن است این دلتنگی ها به خاطر تغییر شخصیتی و یا فراق از خانواده، رفیق و یا هر کس که دوستش داریم باشد ...


matalebeziba.ir


من،


بهار
 مــی شوم!

تو،

تنم را پر از شکوفه کن . . .
 

 

matalebeziba.ir

 

 

 

یـــآدَت بـآشَـــد ...

 

دِلـَــت کــــﮧ شِکَـســـت...

 

سَــــرَت را بـــــآلا بـگـیـــرےتَـلافــــے نَکــُــטּ ...

 

فَـریــــــــآد نــَـــزَטּ ...

 

شَرمـگیـــــــטּ نَـبـــــآش ...!!

 

دِل ِ شِکَستـــﮧ گوشـه هآیــَـش تیــــز اَســــت...

 

مَبــــآدآ دِل و دَســـتِ آدَمـــے کــــﮧ روزے...

 

دِلــــدآرَت بــــود رآ زَخمــــے کُنـــے بــــﮧ کیــــטּ !!

 

مَبــــآدا کــــﮧ فَرامــــوش کُنــــے روزے شآدیــَــش آرِزویــــت بــُـود...

 

صَبــــور بــــآش و سـ ـ ـ ـآکــِــت ...

 

 

 

تعداد صفحات : 11